سفقه

لغت نامه دهخدا

( سفقة ) سفقة. [ س َ ق َ ] ( ع اِ ) یک بار دست زدن در بیع. لغتی است در صفقة. || در یک صفقه فروختن چیزی و خریدن چیزی را. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به صفقة شود.

فرهنگ فارسی

یک بار دست ٠ زدن در بیع ٠ لغتی است در صفقه ٠ یا در یک صفقه فروختن چیزی و خریدن چیزی را ٠
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
چلاق
چلاق
هورنی
هورنی
روله
روله
علت
علت