سازوباز

لغت نامه دهخدا

سازوباز. ( نف مرکب ) ریسمان باز. ( جهانگیری ) ( رشیدی ) ( شعوری ). ریسمان باز که بر سر سازو رود و بازیهای غیرمکرر کند. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). بندباز:
السلام ای سیاه سازوباز
به اجازت که هجو کردم باز.سنائی ( از انجمن آرا ) ( از آنندراج ).رجوع به سازو شود.

فرهنگ معین

(زُ ) (ص فا. ) = ساز و بازنده: بندباز، ریسمان باز.

فرهنگ عمید

ریسمان باز، بند باز.

فرهنگ فارسی

ریسمان باز، بندباز
( صفت ) کسی که برسر سازو رود و بازیهای مختلف کند بند باز ریسمان باز.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
وارونه یعنی چه؟
وارونه یعنی چه؟
کس خل یعنی چه؟
کس خل یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز