دمقس

لغت نامه دهخدا

دمقس. [ دِ م َ ] ( معرب، اِ ) ابریشم یا ریسمان پیله که نوعی از ابریشم ردی است یا دیبا یا کتان. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). ابریشم سفید. حریر سفید. ( از مهذب الاسماء ). اسم معرب اعجمی است که عرب از زمان قدیم آن را بکار می برد به معنی ابریشم سفید. ( از المعرب جوالیقی ص 151 ).

فرهنگ فارسی

ابریشم یا ریسمان پیله که نوعی از ابریشم ردی است یا دیبا یا کتان.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال اعداد فال اعداد فال جذب فال جذب فال تاروت فال تاروت