دستوریت

لغت نامه دهخدا

دستوریت. [ دَ ری ی َ ] ( مص جعلی، اِمص ) دستوری: تشریق تمامی از قوت است که با وی عطاهای تمام تواند دادن، و پارسیان او را دستوریت خوانند و دستور وزیر بود و هرچ خواهد کردن بکند از نیکوی، و این نام دستوری نیز برراست بودن از آفتاب فکند. ( التفهیم بیرونی ص 467 ).

فرهنگ فارسی

دستوری: و تشریق تمامی از قوت است که با وی عطاهای تمام تواند دادن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
حق الزحمه
حق الزحمه
مابه التفاوت
مابه التفاوت
کس شعر
کس شعر
سلیطه
سلیطه