خفانیدن در منابع لغوی قدیمی فارسی، بهویژه در تعریفی که ناظم الاطباء ارائه داده است، به عملیات خاص و فنیِ تیز کردن سوزن اطلاق میشود. این فعل، که ریشه در حوزهٔ صنعت و مهارتهای دستی دارد، بیانگر فرآیندی دقیق برای اصلاح یا شکلدهی نوک ابزارهای ظریف فلزی است. از آنجا که سوزن، چه در بافندگی و خیاطی و چه در کاربردهای پزشکی (نظیر حجامت یا بخیه)، کارایی خود را مدیون تیزی نوکش است، عمل خفانیدن نه صرفاً یک سایش ساده، بلکه نیازمند دقت و مهارت ویژهای در کنترل زاویه و میزان اصطکاک با سطح ساینده بوده است تا کارایی ابزار به حد اعلای خود برسد.
از منظر تاریخی و فنّی، عمل خفانیدن نمادی از اهمیت نگهداری و آمادهسازی ادوات کار در دوران پیش از تولید انبوه است. این فرآیند احتمالاً با استفاده از سنگهای سایندهٔ بسیار نرم یا سوهانهای ریز و مخصوص انجام میشده تا سوراخ یا شکافی در ساختار فلز ایجاد نشود و تنها سختی و برندگی نوک سوزن افزایش یابد. در بافت اجتماعی آن زمان، افرادی که در این زمینه تخصص داشتند از دانش فنی ویژهای برخوردار بودند که این امر، مفهوم خفانیدن را از یک کار روزمره به یک مهارت تخصصی ارتقا میداد.