خضاخض

لغت نامه دهخدا

خضاخض. [ خ ُ خ ِ ] ( ع ص، اِ ) جای بسیار با آب و درخت. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ). || فربه کلانشکم از مردان و شتران. || بادیست میان صبا و دبور. || باد که از جانب مشرق وزد.( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مجال
مجال
ذکر یا حمید الفعال ذالمن
ذکر یا حمید الفعال ذالمن
تزویر
تزویر
وادی
وادی