حمط

لغت نامه دهخدا

حمط. [ ح َ ] ( ع مص ) خراشیدن و پوست باز کردن. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
شیمیل
شیمیل
ژرف
ژرف
محنت
محنت
قرین رحمت
قرین رحمت