حطائط

لغت نامه دهخدا

حطائط. [ ح ُ ءِ ] ( ع ص، اِ ) مرد ریزه. ( از منتهی الارب )( آنندراج ). مردم خرد. ( مهذب الاسماء ). || مرد ریزه کوتاه. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ). انسان صغیر قصیر. ( از اقرب الموارد ). || مورچه سرخ. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ). مورچه خرد سرخ رنگ. ( از اقرب الموارد ). || ذر. ( منتهی الارب ). حطائط ذر و بطائط اتباع است. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

مرد ریزه مورچه سرخ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال درخت فال درخت فال راز فال راز فال تماس فال تماس