تهتر

لغت نامه دهخدا

تهتر. [ ت َ هََ ت ْ ت ُ ] ( ع مص ) نادانستن. ( منتهی الارب )( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). تهتار. ( اقرب الموارد ).
تهتر. [ ت َ ت َ ] ( ع اِ ) گواهی که دیگری را تکذیب کند. ج، تهاتر. ( ناظم الاطباء ). رجوع به تهاتر شود.

فرهنگ فارسی

گواهی که دیگری را تکذیب کند جمع تهاتر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اسکل
اسکل
کصخل
کصخل
نمایان
نمایان
فال امروز
فال امروز