بطراخو

لغت نامه دهخدا

بطراخو. [ ب َ ] ( یونانی، اِ ) بطراخون. بطراخوس. بلغت یونانی جانوری است آبی که آنرا وزق گویند و بعربی ضفدع خوانند. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). مأخوذ از یونانی وزغ و ضفدع است. ( ناظم الاطباء ). بیونانی ضفدع است. ( فهرست مخزن الادویه ). قورباغه. غوک.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
خویش
خویش
دیوث
دیوث
الم
الم
روزگار
روزگار