بدرالدین بن قاضی سماونه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بَدرالدین بن قاضی سَماوْنَه = بدرالدین سِماوی، فقیه و صوفی و انقلابی برجست عثمانی در قرن هشتم است.
نامش محمود بود و در اول محرم ۷۶۰ در سماونه، نزدیکی اَدِرنه، به دنیا آمد. پسر ارشد غازی اسرائیلِ قاضی، یکی از قدیمترین مجاهدان آن زمان که خود را از اخلاف سلجوقیان می دانست، بود.
مادرش یونانی بود و پس از قبول اسلام نام مَلَک را برای خود برگزید. بدرالدین دوران جوانی را در ادرنه، که در بهار ۷۶۲ فتح شده بود، گذراند.
← تحصیلات
بدرالدین در حدود ۷۸۵ به حج رفت و پس از بازگشت به قاهره، سلطان بَرقوقِ مملوک او را به تربیت فرزند و جانشین خود فَرَج برگماشت. بدرالدین تصادفاً، در دربار سلطان مملوک با شیخ حسین اَخلاطیِ صوفی آشنا شد، و با آنکه در گذشته مخالف صوفیان بود، سخت تحت تأثیر شیخ قرار گرفت و به تصوّف روی آورد.
پس از چندسال عزلت در قاهره، احتمالاً شیفته آوازه خاندان صوفیه اردبیل شد و در ۸۰۴ به تبریز سفر کرد و در آنجا طرف توجه امیرتیمور که بتازگی از آناطولی بازگشته بود قرار گرفت. امیرتیمور کوشید که او را با خود به ترکستان ببرد. بدرالدین که نمی خواست به این کار تن در دهد از آنجا گریخت.
بعدها شیخِ خانقاه شد و جای حسین اخلاطی را که در همین ایام درگذشته بود گرفت، اما به سبب اختلاف با مریدانِ خود تصمیم گرفت که قاهره را ترک گوید وبرای تبلیغ به آسیای صغیر و روم ایلی سفرکند.
درآنجا نظر امیران قونیه و گَرْمِیان و نیز حامد بن موسی قیصری را که از صوفیان طریقه خاندان صفویه بود و بعدها معلم حاجی بَیْرام ولی شد، جلب کرد.
توفیق در تبلیغ عقاید صوفیانه او را اندک اندک به رفض آشکار کشانید. اندیشه مالکیت اشتراکی را رواج داد، و به گسترش افکار غیر سنّتی محیی الدین بن عربی همت گماشت. ظاهراً عده تهیدستانی که در آسیای صغیر به دنبال خود کشید زیاد بوده است.
مسیحیان نیز در اطراف او گرد آمدند و می گویند که با حاکم جنوواییِ خیوس نیز تماس داشته است. بدرالدین سرانجام به ادرنه بازگشت و در آنجا مدت هفت سال خلوت گزید و به مطالعه پرداخت. در حدود ۸۱۳، بر خلاف میل باطنیش به دستور موسی که مدّعی سلطنت بود قاضی عسکر شد، ولی پس از پیروزی سلطان محمد اول (حک: ۸۰۷ ـ۸۲۴) در نزدیکی چامورلو (۸۱۶) از مقام خود خلع و با وضعی خفت بار به اِزْنیق تبعید شد. در آنجا به تألیف و تدریس پرداخت.
رهبری جنبش مخفی اشتراکی
و می گویند که آق شمس الدین، که بعدها به شیخ بَیْرامیَّه شهرت یافت، مدت کوتاهی شاگرد او بوده است. احتمالاً در همین جا بود که (از طریقی نامعلوم ) با جنبش مخفی اشتراکی شخصی به نام بورکلوجه مصطفی و شخصِ دیگری به نام طورلق کمال آشنا شد. این جنبش به شورش وسیع ۸۱۹ انجامید که به احتمال قوی رهبریِ فکری آن را بدرالدین برعهده داشت.
گرچه شرح حال بدرالدین به قلم نواده اش، خلیل، بر بیگناهی کامل او در تمام این وقایع تأکید دارد، تاریخنگاران رسمی عثمانی او را به شرکت فعالانه در این شورش و حتی رهبری آن متهم می کنند. هنگامی که بورکلوجه مصطفی و طورلق کمال حمله خود را به غرب آسیای صغیر آغاز کردند و نخست پیروزیهای مهمی نیز به دست آوردند، بدرالدین با کمک پنهانی امیر ناراضی سینوپ، ازنیق را ترک کرد و به روم ایلی رفت. پس از آنکه شورش بورکلوجه مصطفی و طورلق کمال با قساوت بسیار سرکوب شد، طغیان روم ایلی نیز به شکست انجامید و بدرالدین به چنگ سربازان سلطان افتاد و او را به سیروز در مقدونیه نزد سلطان محمد که با مصطفای دروغین (دوزمه مصطفی ) در حال جنگ بود، بردند.
بدرالدین را پس از محاکمه ای مشکوک، در ۸۲۳ در سیروز به جرم خیانت در ملا عام به دار آویختند. هنوز نقش بدرالدین در این جنبش بدرستی روشن نیست، ولی مسلم است که عقاید او با آن موافق بوده و اندیشه هایش تأثیری پایدار برجای گذاشته است.
شواهد مستندی حاکی است که بدرالدین حتی در زمان سلطان سلیمان قانونی (حک: ۹۲۷ـ۹۷۴) در روم ایلی پیروانی داشته است. پس از
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال سنجش فال سنجش فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال ارمنی فال ارمنی