باذامک

لغت نامه دهخدا

باذامک. [ م َ ]( اِ ) یکی از انواع صفصاف است. ( تذکره داود ضریر انطاکی ص 71 ). خِلاف. نوعی درخت باشد. رجوع به خلاف و صفصاف شود. || قسمی از بید. ( ناظم الاطباء ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اسکل
اسکل
حلما
حلما
ذکر یا حمید الفعال ذالمن
ذکر یا حمید الفعال ذالمن
مابه التفاوت
مابه التفاوت