انکاف

لغت نامه دهخدا

انکاف. [ اِ ] ( ع مص ) پاک گردانیدن از ننگ و عار. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). تنزیه و پاک گردانیدن کسی را از چیزی که از آن ننگ دارد. ( از اقرب الموارد ): انکاف اﷲ سبحانه؛ تنزیهه و تقدیسه عن الانداد. ( منتهی الارب ). انکفه اﷲ؛ ای نزهه و قدسه. ( اقرب الموارد ) ( از ناظم الاطباء ): انکاف خدای سبحانه؛ تنزیه و تقدیس ذات او تعالی از انداد. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

پاک گردانیدن از ننگ و عار تنزه و پاک گردانیدن کسی را از چیزی که از آن ننگ دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال تاروت فال تاروت فال سنجش فال سنجش