املی کردن

لغت نامه دهخدا

املی کردن. [ اِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) املا کردن:
گهی بلبل زند بر زیر و گه صلصل زند بر بم
گهی قمری کند از بر گهی ساری کند املی.منوچهری ( دیوان ص 131 ).رجوع به املی و املا شود.

فرهنگ فارسی

املا کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
منعقد یعنی چه؟
منعقد یعنی چه؟
روز جاری یعنی چه؟
روز جاری یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز