اشاهم

لغت نامه دهخدا

اشاهم. [ اُ هَُ ] ( اِخ ) و اشاهن به نون نیز گویند. موضعی است در شعر ابن احمر. ( معجم البلدان ).

فرهنگ فارسی

و اشاهن نیز بنون گویند. موضعی است در شعر ابن احمر.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
توحید گوی
توحید گوی
جنده
جنده
قدرت
قدرت
ریحانه
ریحانه