استرشاء
استرشاء. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) رشوت خواستن. ( منتهی الارب ) ( تاج المصادر بیهقی ). پاره خواستن از کسی. طلب رشوت کردن. رشوه گرفتن. || استرشاء فصیل؛ شیر جستن شتربچه. شیر خواستن اشتربچه. ( تاج المصادر بیهقی ). شیر خوردن خواستن بچه شتر. || اطاعت کسی کردن و خوشنودی او جستن. ( منتهی الارب ).
(اِ تِ ) [ ع. ] (مص م. ) رشوه طلبیدن.
رشوه طلبیدن.