استحداث

لغت نامه دهخدا

استحداث. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) نو گرفتن. ( تفلیسی ). نو آوردن. ( زوزنی ) ( منتهی الارب ) ( تاج المصادر بیهقی ). نو یافتن. ( منتهی الارب ). نو کردن. ( زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). نو پیدا کردن. ( وطواط ).

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع. ] (مص م. ) ۱ - تازه پیدا کردن. ۲ - نوآوردن. ج. استحداثات.

فرهنگ فارسی

نو آوردن، نوپیداکردن، نوخواستن، نوکردن
( مصدر ) ۱ - تازه یافتن. ۲ - نو آوردن نو پدید کردن. جمع استحداث

ویکی واژه

تازه پیدا کردن.
نوآوردن.
استحداثات.

وارونه یعنی چه؟
وارونه یعنی چه؟
فوت جاب یعنی چه؟
فوت جاب یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز