ادعب

در زبان و ادبیات فارسی، واژه‌ی ادعب به عنوان صفتی برای توصیف فردی به کار می‌رود که از هوش و درایت کم‌بهره است. این لغت که در متون کهن و گویش‌های محلی دیده می‌شود، بر شخصی دلالت دارد که قدرت تجزیه و تحلیل منطقی امور را ندارد و در تشخیص مسائل ساده نیز دچار خطا می‌شود. همچنین، این واژه با مترادف‌هایی چون گول و احمق هم‌معنی دانسته شده است. کاربرد آن معمولاً در بافتارهایی است که قصد تمسخر یا تحقیر سطح فکری فرد را دارند، هرچند امروزه استفاده از این قبیل واژگان به دلیل بار منفی آشکار، در زبان معیار و رسمی کمتر توصیه می‌شود و جای خود را به اصطلاحات ملایم‌تر داده است. در مجموع، ادعب نمونه‌ای از گنجینه‌ی غنی زبان فارسی است که بیانگر تنوع مفهومی در توصیف ویژگی‌های انسانی است. با این حال، رعایت ادب و احترام در گفتار و نوشتار، به‌ویژه در متون رسمی، ایجاب می‌کند که از به کار بردن چنین الفاظی خودداری شده و به جای آن از تعابیر محترمانه‌تر و علمی‌تر استفاده گردد.

لغت نامه دهخدا

ادعب. [ اَ ع َ ] ( ع ص ) گول. احمق.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
چوسی
چوسی
بلند اوازه
بلند اوازه
گوز
گوز
مطیع
مطیع