تسلب
فرهنگ فارسی
جمله سازی با تسلب
سر اين كه عبد سالك همواره بايد هدايت به صراط مستقيم را از خداى سبحان بخواهد ( درنماز يا تلاوت قرآن )، اين است كه راه انسان به سوى خدا مقاطع ومراحل فراوانى دارد و انسان به هر مرحله از مراحلكمال كه نايل شد، گرچه فعلا نسبت به آن مرحله نورانى و بيناست، ليكن دوام آنكمال و بقاى آن حال نيازمند به دوام افاضه است؛ چنانكه نسبت بهمراحل برتر، تاريك و نابيناست. حتى اولياى الهى كه بسيارى ازمراحل كمال را پيموده اند، باز ممكن است بسيارى از حقايق را نديده، همچون موساى كليم(عليه السلام ) سخن از (رب اءرنى اءنظر اليك ) (966) داشته باشد. از اين رو هركس به مرتبه اى از كمال در معرفت و عمل دست يافت، از سويى بايد ثبات قدم در آنمرتبه كمالى را از خدا بخواهد: (لا تنزع منا صالحا اءعطيتنا) (967)، (فلا تسلب منىما اءنا فيه ) (968)، و از سوى ديگر براى رسيدن به مراتب برتر، نور هدايتبخواهد، تا حدوث كمال به بقاى آن متصل گردد ومراحل ابتدايى آن به مقاطع نهايى بپيوندد؛ چنانكه در تطبيق حكم كلى بر مصداق وتشخيص وظيفه، نياز به هدايت است.