کله بنددار

کله بند، که به معنای کَلِّه به معنی سر است، در گویش شهرستان بهاباد به مفهوم درگیری، مشغولیت و سرگرمی به کار می‌رود. این واژه به وضوح بیانگر حالتی است که فرد در آن تحت تأثیر مشغله‌ها و دغدغه‌ها قرار دارد و به عبارتی، درگیر مسائل مختلف است. در واقع، کله بند نشان‌دهنده نوعی وابستگی به کارهایی است که شاید برای فرد چالش‌برانگیز یا لذت‌بخش باشند، اما او را از آرامش و سکون دور می‌کنند. این اصطلاح به خوبی می‌تواند احساسات و تجربیات روزمره را توصیف کند؛ لحظاتی که افراد به خاطر کار، مسائل اجتماعی یا حتی تفریحات سرگرم‌کننده، نمی‌توانند لحظه‌ای برای خود بیابند. این درگیری‌ها می‌تواند به صورت مثبت یا منفی وجود داشته باشد و تأثیرات متنوعی بر روان و زندگی فرد بگذارد.

لغت نامه دهخدا

کله بنددار. [ ک ُ ل َه ْ ب َ ] ( نف مرکب ) آنکه کله بند بر سر گذارد. ( فرهنگ فارسی معین ): آنچ کوتاه نظران بی عقلان مازندرانی بودند گله ای از ایشان کله بندداران کار یک کس نکند. ( جهانگشا ج 2 ص 234 ). و رجوع به کله بند شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه کله بند بر سر گذارد: ( آنچ کوتاه نظران بی عقلان مازندرانی بودند گله ای از ایشان کله بند داران کاریک کس نکند ).

جمله سازی با کله بنددار

چهره‌ای دیدم که صورت بنددار تصویر آن موی آتش دیده سازد خامه استاد را
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال انبیا فال انبیا فال نخود فال نخود