فرهنگستان زبان و ادب
{accompanied burial} [باستان شناسی] گوری که در آن به همراه جسد، دست ساخته ها یا گورنهاده هایی نیز دفن شده باشد
{accompanied burial} [باستان شناسی] گوری که در آن به همراه جسد، دست ساخته ها یا گورنهاده هایی نیز دفن شده باشد
💡 به اين ترتيب توشه راه و سفرم، فراهم شد، وباكمال شادى سوار بر مركب شده و به سوى وطن حركت كردم.
💡 بگذار هر چه داری و بگذر که مرد را جز تَرک توشه، توشهٔ راه نجات نیست
💡 توشه ای در راه شوق او مرا همراه نیست در بغل از داغ دل دارم نمکدانی و بس
💡 مگر نه ما و تو را راه مرگ در پیش است بگیر توشه ای از بهر راه تا هستی
💡 پس از آن، به سوى يارانش نظر افكنده، فرمود: بدانيد اگر ايشان را اجازه و فرماندر سخن بود، به شما خبر مى دادند كه بهترين توشه (براى آخرت )، تقوا وپرهيزكارى است.
💡 از سبکباران راه عشق خجلت می کشم بر کمر هر چند جای توشه دامن بسته ام