کپه شدن

لغت نامه دهخدا

کپه شدن. [ ک ُپ ْ پ َ / پ ِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) برفراز یکدیگر گرد آمدن. کوت شدن. ( یادداشت مؤلف ). توده شدن. انباشته شدن.

فرهنگ فارسی

بر فراز یکدیگر گرد آمدن

جمله سازی با کپه شدن

در ناحیه شمال شرقی ایران دو زون مجزا از هم به نام‌های بینالود و کپه داغ - هزارمسجد دیده می‌شود که به باور برخی از زمین شناسان آن را بخشی از زون البرز می‌دانند به‌طوری‌که تقسیم‌بندی‌هایی که توسط نبوی و اشتوکلین برای واحدهای زمین‌شناسی و ساختمانی ایران صورت گرفته است، زون البرز را از نظر زمین‌شناسی به سه قسمت تقسیم کرده‌اند،
این ناحیه مرکز شهرستان بهردن در جنوب‌غربی ترکمنستان است که در استان آخال قرار گرفته است. رشته‌کوه کپه‌داغ در جنوب آن قرار گرفته. بهردن در ناحیه جنوب‌غربی شهر آرچمان قرار گرفته است.
خرگوش بی‌دم آمریکایی گیاه‌خوار است و از انواع مختلفی از گیاهان سبز شامل انواع علف‌ها، زنبق زرد، خار و نوعی کاهوی کوهی تغذیه می‌کند. این جانور هنگامی که غذایی را می‌یابد، تنها بخشی از آن را خورده و بقیه‌اش را کپه کرده و برای فصل زمستان انبار می‌کند. خرگوش بی‌دم برای محافظت از این کپهٔ آذوقه در برابر تغییرات جوی آن را مرتب جابجا می‌کند و پس از اینکه کامل خشک شد آن را به درون لانه‌اش می‌برد.
نیم یک بازی راهبردی (استراتژیک) ریاضی است که با کپه‌هایی از سنگ‌ریزه (یا لوبیا، چوب‌کبریت، چیپس) انجام می‌شود. در هر نوبت هر بازیکن از یک کپه حداقل یک سنگ‌ریزه بر می‌دارد (بازیکن حتی می‌تواند تمام کپه را نیز بردارد).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال امروز فال امروز فال پی ام سی فال پی ام سی فال کارت فال کارت