در جاه و مرتبت زبر هفت کوکبی در جود و مکرمت سمر هفت کشوری
بجانم آرزوها بود و نابود شرر دارد شبم را کوکبی از آرزوی دل نشینی ده
کوکبی آورده جای گوهر از دریا صدف اختری افکنده جای قطره از گردون سحاب
گر کوکبی اندر فلک بخت من است همچون شب هجر و روز حسرت تیره ست
سرکشی گردن فرازم لعبتی نوشین لبم کوکبی عالم فروزم شاهدی مه منظرم
گر کوکبی ز چرخ معالی غروب یافت باد از کسوف حادثه خورشید در امان