چیتهرن تخم

لغت نامه دهخدا

چیتهرن تخم. [ رَ ت َ ] ( اِخ ) نام سرداری از طایفه سارگاتیا که معنی آن تهم چهر یا دلیرنژاد و پهلوان تخمه است. ( پورداود فرهنگ ایران باستان ص 209 ). رجوع به چیترتخم شود.

فرهنگ فارسی

نام سرداری از طایف. سارگاتیا که معنی آن تهم چهر یا دلیر نژاد و پهلوان تخمه است.

جمله سازی با چیتهرن تخم

جهاندار کز تخم افراسیاب نشانیم بخت اندر آید به خواب
وی از همه روبها ندیده رایِ تو ظلامِ روی تخمین
افسوس ز تخم آرزو کشتهٔ عمر وز حاصل با خون دل آغشتهٔ عمر
بر شخص ها عطای تو خط غنا کشید در طبع ها لقای تو تخم هوا فگند
دوست کی گویدم که تخم مکار دشمن این را بگوید و مکار
همه نیکونگر چه خوب و چه زشت که بود تخم جمله در یکی کشت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
طی کشیدن
طی کشیدن
بی عرزه
بی عرزه
تعداد
تعداد
فال امروز
فال امروز