چنگ ربعوش

لغت نامه دهخدا

چنگ ربعوش. [ چ َ گ ِ رُ وَ ] ( ترکیب وصفی، اِمرکب ) همان چنگ مشهور است که مینوازند و از این جهت ربع وش گفته اند که شباهتی به ربع دایره اصطرلاب دارد:
چنگی آفتاب روی از پس ارتفاع می
چنگ نهاده ربعوش بر بر و چهره بربری.خاقانی.

فرهنگ فارسی

همان چنگ مشهور است که مینوازند و از این جهت ربع وش گفته اند که شباهتی بربع دایر. اصطرلاب دارد.

جمله سازی با چنگ ربعوش

ری آمد به چنگ دلیران کجا بود از آزاد مردانشان پشتبانی
و چون به آنها گفته شود: چيزى را كه خدا نازل كرده پيروى كنيد، گويند: (نه )، تنهاآيينى را كه پدران خود را بر آن يافته ايم پيروى مى كنيم، حتى اگر شيطان (درنتيجه پيروى از پدرانشان ) به سوى عذاب سوزان دعوتشان كند، باز هم آنان راپيروى مى كنند؟ (21). هر كس توجه بى شائبه خويش را سوى خدا كند، و نيكوكارباشد، به دستاويز محكمى چنگ زده، و عاقبت كارها سوى خدا است (22).
بزد چنگ و چوبک به کف درگرفت به آهنگ بلبل نوا برگرفت
بکوشیم و شه را به چنگ آوریم ابا دیو داد و نه جنگ آوریم
امّا امروز بعضى نماز مى خوانند و زكات نمى دهند و بعضىاهل نماز و زكات هستند، ولى ولايت كفار را پذيرفته اند. به عبارت ديگر ايمان به خدادارند، اما كفر به طاغوت ندارند و اين ايمان ناقص است. در حالى كه خداوند مى فرمايد:(فَمَنْ يَكْفُر بِالطّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللّهِ فَقَدْاسْتَمْسَك بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى )(68) هركسبه طاغوت كفر ورزد و به خدا ايمان آورد به ريسمان محكم الهى چنگ زده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
جزئیات
جزئیات
علامت
علامت
بی عرزه
بی عرزه
اعتبار
اعتبار