پلنگ کلار

لغت نامه دهخدا

پلنگ کلار. [ پ َ ل َ ؟ ] ( اِخ ) نام قریه ای در تنکابن مازندران. ( مازندران و استرآباد رابینو ص 106 ).

فرهنگ فارسی

نام قریه در تنکابن مازندران

جمله سازی با پلنگ کلار

چنین گفت پیران که جنگ آورید همه رای و رسم پلنگ آورید
به کوه ار ستیزند شیران به جنگ به پیکان ربایند خال از پلنگ
کمان سپهبد گرفتش به چنگ همی تاخت هر سو به سان پلنگ
سواران خروشنده چون پیل مست به صید پلنگان برآورده دست
چو ز این باز گردی بیارای جنگ منم ساخته جنگ را چون پلنگ
سراسر بدو گفت پیکار جنگ که چون رزم کردم بسان پلنگ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
نشانه
نشانه
اسکل
اسکل
تقسیم
تقسیم
باسلیقه
باسلیقه