پست بریدن

لغت نامه دهخدا

پست بریدن. [ پ َ ب ُ دَ] ( مص مرکب ) از بن و بیخ بریدن. رجوع به پست شود.

جمله سازی با پست بریدن

ازان ترّست و تازه بر سر راه که این دم زین بریدن نیست آگاه
راه تو رفتن خوش است و روی تو دیدن در شجر از جلوه تو گاه بریدن
بیابانی ست هایل کعبه مقصود را در ره که بی قطع امید از خود بریدن نیست امکانش
ایگل که بوصل تو رسیدن نتوانم زان خار شدم کز تو بریدن نتوانم
این راز شگرف پی ببردن وانگاه ز خویش پی بریدن
به کین بازگشتن بریدن ز دین کشیدن سر از آسمان و زمین
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
چوخ یعنی چه؟
چوخ یعنی چه؟
رویداد یعنی چه؟
رویداد یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز