عشقی

عشقی

1. معانی و کاربردها

منسوب به عشق: عشقی به هر چیزی اشاره دارد که به عشق مربوط می‌شود، به عنوان مثال، یک ترانه عشقی به معنای ترانه‌ای است که موضوع آن عشق است.

در اصطلاح عامیانه: این کلمه به افرادی نسبت داده می‌شود که به میل و هوی و هوس خود عمل می‌کنند، مثلاً وقتی گفته می‌شود فلانی آدمی عشقی است.

2. نام شخصیت معروف

میرزاده عشقی (۲۰ آذر ۱۲۷۳ – ۱۲ تیر ۱۳۰۳) شاعر، روزنامه‌نگار، نویسنده و نمایشنامه‌نویس ایرانی در دوره مشروطیت بود. او به عنوان یکی از مهم‌ترین شاعران عصر مشروطه شناخته می‌شود و در آثارش از عنصر هویت ملی برای ایجاد انگیزه و آگاهی در توده مردم استفاده می‌کرد.

زندگی و تحصیلات: وی با نام اصلی سیّد محمّدرضا کردستانی در همدان به دنیا آمد و در مکتب‌خانه‌ها و مدارس مختلف تحصیل کرد. او به زبان‌های فارسی و فرانسوی مسلط بود و در سنین جوانی به نوشتن شعر و مقالات پرداخت.

آثار و فعالیت‌ها: او به عنوان یکی از پیشگامان شعر نو در ایران شناخته می‌شود و نخستین آثار نیما یوشیج نیز در روزنامه‌ای که او منتشر می‌کرد، به چاپ رسید. وی همچنین در زمینه‌های اجتماعی و سیاسی فعال بود و به حقوق زنان و آزادی آن‌ها اهمیت می‌داد.

ترور: میرزاده به دلیل مواضع سیاسی‌اش و مخالفت با رضا خان، ترور شد. او در سن ۲۹ سالگی به قتل رسید و مرگ او به سوگواری عمومی در تهران انجامید.

لغت نامه دهخدا

عشقی. [ ع ِ ] ( ص نسبی ) منسوب به عشق. رجوع به عشق شود.
- غزل عشقی؛ غزل که مطالب عشقی را شامل باشد.
|| در اصطلاح عامیانه، آنکه بمیل و هوی و هوس خود کار کند، مثلاً گویند: فلانی آدمی عشقی است. ( از فرهنگ فارسی معین ).
عشقی.[ ع ِ ] ( اِخ ) ( میرزاده ٔ... ) نام او محمدرضابن حاج سیدابوالقاسم کردستانی، و از شعرای قرن اخیر ایران بوده است. وی به سال 1272 هَ.ش. در همدان متولد شد و به آموختن ادب و شعر پرداخت. ذوق و احساسات ادبی او آمیخته با احساسات وطن پرستی و آزادیخواهی و اصلاح طلبی بود. در جسارت و ازخودگذشتگی و بی باکی کم نظیر بود. عشقی در دوران جنگ بین المللی اول به کشور عثمانی رفت و در دارالفنون آنجا تحصیل کرد. وی روزنامه «قرن بیستم » را که حاوی مقالات و اشعار تند ضد هیئت حاکمه بود در تهران انتشار داد، و ظاهراً بسبب همین مقالات بسال 1303 هَ.ش. / 1342 هَ.ق. به دست دو تن ناشناس کشته شد و جسد او را در ابن بابویه تهران بخاک سپردند. عشقی در اپرای معروف «رستاخیز»، رستاخیز شاهان بزرگ ایران را نشان میدهد که یکایک به صحنه می آیند و بحال کشور ایران افسوس میخورند و افتخارات دوره های گذشته را بیاد می آورند. تابلوهای «ایده آل » و «کفن سیاه » او هر یک شامل انتقاد اوضاع اجتماعی ایران است. دیوان وی مکرر بطبع رسیده است.

فرهنگ فارسی

محمد رضا ابن ( حاج سید ) ابوالقاسم کردستانی شاعر ایرانی ( و. همدان ۱۲۷۲ ه.ش. - مقت. تهران ۱۳٠۳ ه.ش./ ۱۳۴۲ ه.ق. ). وی باموختن ادب و شعر پرداخت. ذوق و احساسات ادبی او آمیخته با احساسات وطن پرستی آزادیخواهی و اصلاح طلبی بود. در جسارت و از خود گذشتگی و بی باکی کم نظیر بود. عشقی در دوران جنگ جهانگیر اول بکشور عثمانی رفت و در دارالفنون آنجا تحصیل کرد. وی روزنامه [ قرن بیستم ] را که حاوی مقالات و اشعار تند ضد هیئت حاکمه بود در تهران انتشار داد و ظاهرا بسبب همین مقالات بدست دو تن ناشناس کشته شد و جسد او را در ابن بابویه بخاک سپردند. عشقی دراپرای معروف [ رستاخیز ] رستاخیز شاهان بزرگ ایران را نشان میدهد که یکایک بصحنه میایند و بحال کشور ایران افسوس میخورند و افتخارات دوره های گذشته را بیاد میاورند. تابلوهای [ اید آل ] و [ کفن سیاه ] هریک شامل انتقاد اوضاع اجتماعی ایرانست. دیوان وی مکرر بطبع رسیده.
( صفت ) ۱ - منسوب به عشق: غزل عشقی ۲ - آن که به میل و هوی و هوس خود کار کند: آدمی عشق است.
نام او محمد رضا بن حاج سید ابوالقاسم کردستانی و از شعرای قرن اخیر ایران بوده است وی بسال ۱۲۷۲ هجری شمسی در همدان متولد شد و به آموختن ادب و شعر پرداخت

جملاتی از کلمه عشقی

فیلم‌های رومر با تصویر کردن لحظات عاشقانه، مثلث‌های عشقی و جوانان خوش سیما، داستانی به ظاهر ساده از زندگی روزمره مردم عادی تصویر می‌کرد اما در لایه‌های زیرین این روایت، مفاهیمی عمیق و جدی وجود داشت.
هر که را سودای عشقی در سر است شور عشق این سر بی پیکر است
این کار ز من چو شمع خواهد عشقی جانگاه و جسم فرسا
من فکر کردم شما به نام عشقی که من برای مسیح دارم، بدنم را قطعه قطعه خواهید کرد. در عوض، شما روش ساده تری را برای شهید کردن من انتخاب کردید.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم