ول گویی کردن

لغت نامه دهخدا

ول گویی کردن. [ وِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول، سخن بیهوده و بی معنی گفتن. یاوه گفتن.

فرهنگ فارسی

(مصدر ) سخن بیهوده و بی معنی گفتن.

جمله سازی با ول گویی کردن

ایزد دادار مهر و کین تو گویی از شب قدر آفرید و از شب یلدا
به چشم تر بگو ای نازنین با من چرا گویی که گر عاشقی بدی سرنهان افشا نمی‌کردی
گر سرم دولت چوگانش نیرزد، باری لذتی دارم از آن حال که گویی دارد
مرا گویی اگر کشته خدایی چه داری از خدایی من چه دانم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
طولانی
طولانی
الم
الم
با دقت
با دقت
افتخار
افتخار