هفت حرف هوایی

لغت نامه دهخدا

هفت حرف هوایی. [ هََ ح َ ف ِ هََ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) بای ابجد و واو و یای حطی و نون و صاد بی نقطه و تای قرشت و ضاد نقطه دار. ( برهان ).

فرهنگ فارسی

بای ابجد و او و یای حطی و نون و صاد بی نقطه و تای قرشت و ضاد نقطه دار

جمله سازی با هفت حرف هوایی

مشو ای سنگدل غافل ز آه آسمان سیرم که گاهی از قضا تیر هوایی بر نشان آید
مگذار هوای دل و آب مژه‌ام را ضایع که تو پرورده این آب و هوایی
در سرم باز هوایی ست که گفتن نتوان مهر خورشید لقایی ست که گفتن نتوان
از هوسناکان سراغ کوی جانان را مپرس جنبش تیر هوایی را نشان در کار نیست
به نکهت چمنم بی‌تو آشنایی نیست به رنگ غنچه دلتنگ من هوایی نیست
ز نفس اگر دو روزی به بقا رسیده باشی چو نسیم گل هوایی به هوا رسیده باشی