جمله سازی با نگهبانی نمودن
آنها همراه تیراندازان خود در اریتریا جلوتر از هلنیها به نگهبانی مشغول شدند. (کتاب نهم، بند ۲۲)
چه کنم آه که هر لحظه برون می آرد عرق شرم تو از پرده نگهبانی چند
پیامبر اسلام: یک شب نگهبانی در راه خدا از هزار شب عبادت بهتر است؛ آن هم شبهایی که روزهایش را روزه بگیرد.
گنج خود خواندیَم و رفتی و بگذاشتیَم ای عجب؛ بعد تو با کیست نگهبانی من!
دفتر نگهبانی، اتاقک نگهبانی، برج یا برجک نگهبانی، و پاسراه از انواع مکانهای استقرار نگهبانان هستند.
گفتم: من عمروام، خدا عمرت دهاد. پسر سعیدم، خدا سعادتت دهاد. نوادهی مسلمم خدا سلامتت داراد. وی گفت: از امشت تو ما را نگهبانی همیکنی.