نعل ریختن

لغت نامه دهخدا

نعل ریختن. [ ن َ ت َ ] ( مص مرکب ) سخت دویدن. نعل افکندن. نعل انداختن:
زید را اکنون نیابی کو گریخت
جست از صف نعال و نعل ریخت.مولوی. || واماندن به علت دویدن و تاختن. خسته و مانده شدن و بجای منظور نرسیدن:
حاجتش نبود به سوی کُه گریخت
کز پی اش کره ٔفلک صد نعل ریخت.مولوی.

فرهنگ معین

(نَ. تَ ) [ ع - فا. ] (مص ل. ) کنایه از: تند و باشتاب دویدن.

فرهنگ فارسی

سخت دویدن. نعل افکندن. نعل انداختن. یا وا ماندن. بعلت دویدن و تاختن. خسته و مانده شدن و بجای منظور نرسیدن.

ویکی واژه

کنایه از: تند و باشتاب دویدن.

جمله سازی با نعل ریختن

آبروی شمع را بیهوده نتوان ریختن صد شب یلداست در هر گوشه ی زندان ما
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
گواد یعنی چه؟
گواد یعنی چه؟
سلیطه یعنی چه؟
سلیطه یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز