نصفت کردن

لغت نامه دهخدا

نصفت کردن. [ ن َ ص َ ف َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) انصاف دادن. || از افراط و تفریط احتراز کردن.

جمله سازی با نصفت کردن

خسرو مهدی ظهور کز نصفت گستری ریشه دجال ظلم کند ازین خاکدان
(اگر چه شيعى مذهب است، اما بسيار به صفت نصفت و عدالت و نيك نفسى و حيا و تقوا وعفاف و اوصاف اشراف موصوف است و به علم و حلم و جودت فهم و حدت طبع و صفاىقريحه و ذكاء مشهور است. صاحب تصانيف لايقه است. توقيعى بر تفسيرمهمل ؟! شيخ فيضى نوشته كه از خير تعريف و تصنيف بيرون است و طبع نظمى دارد واشعار دلنشين مى گويد.