ناشتا شکستن

لغت نامه دهخدا

ناشتا شکستن. [ ش ِ ش ِ ک َ ت َ ] ( مص مرکب ) ناهار کردن. اندک چیزی خوردن. ( آنندراج ) ( برهان قاطع ). اندک چیزی خوردن. ( فرهنگ نظام ). تسلیف. تَلَمﱡج. تَلمیج. افطار کردن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) اندک چیزی خوردن.

جمله سازی با ناشتا شکستن

همچو آبِ ناشتا کین تو بر دل ناگوار در تن طفل خرد مهرت گوارا همچو شیر
در حديث ديگر فرمود كه هر كه بِهْ ناشتا بخورد آب منى او پاكيزه ميشود و فرزندشوجيه ميشود.
امام كاظم عليه السلام: به كسى كه از رطوبت ناراحت بود فرمود: پونه را بكوبد بهقدرى ناشتا بخورد.
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّممنقول است كه خرماى ناشتا خوردن كرم معده را ميكشد.
شیر چشید موسِی از مادر خویش، ناشتا گفت که مادرت منم میل به دایگان مکن
قبله از قلاد دل سازم چو هستم چاشت خوان شربت از خون جگر سازم چو باشم ناشتا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
پیشه یعنی چه؟
پیشه یعنی چه؟
اصرار یعنی چه؟
اصرار یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز