مهتر کندی

لغت نامه دهخدا

مهترکندی. [ م ِ ت َ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از شهرستان بیجار. دارای 170 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از شهرستان بیجار

جمله سازی با مهتر کندی

💡 البته پسرانِ مهتران بیشتر از آنِ توده‌ها مطلب می‌آموختند و بهتر پرورش می‌یافتند، زیرا اطلاعات و معلومات طبقات ممتاز بیشتر بود.

💡 نگارا گر تو گشتی بر بتان مه تو خود دانی که مهتر دادگر به

💡 يـعـنى اگر كُشنده عَمْرو، غير كشنده او(يعنى على عليه السّلام ) مى بود، هر آينه گريهمـى كـردم بـر او تـا آخرالزمان. ليكن كشنده عمرو كسى است كه عيب كرده نمى شود عمروبه كشته شدن از دست او آن كسى كه خوانده مى شد پدرش مهتر مردم.

💡 وَ قالُوا رَبَّنا و میگویند: خداوند ما، إِنَّا أَطَعْنا سادَتَنا وَ کُبَراءَنا ما فرمان بردیم مهتران و بزرگان خویش را، فَأَضَلُّونَا السَّبِیلَا (۶۷) و ما را از راه ببردند و از راه گم کردند.

💡 240ـ (بَيْضَةُ الْبَلَد)، مهتر شهر كه مردم بر وى جمع شوند و سخن وى راقبول نمايند (شيخ عباس قمى رحمه اللّه ).

💡 که این مرد همسایه جانم بخواست همی‌گفت کین مهتری را سزاست

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
یوخ یعنی چه؟
یوخ یعنی چه؟
چیست یعنی چه؟
چیست یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز