مشعوف قاجار. [ م َ ] ( اِخ ) نامش حاجی امام قلی آقا و برادر مهتر موسی خان وصاف و جوانی نجیب و بلندهمت بود. ملازمت امور دیوانی را ترک کرد، و با مشایخ اهل حال و معارف اهل کمال رابطه کامل حاصل کرد. از اوست:
نه هراس دوزخ و نی هوس بهشت ما را
شود آخر آنچه اول شده سرنوشت ما را.
و رجوع به مجمعالفصحاء ج 2 صص 945-946 شود.
نامش حاجی امام قلی آقا و برادر مهتر موسی خان و صاف و جوانی نجیب و بلند همت بود.
💡 هم گل از زمزمه بلبل نالان مسرور هم ز رعنایی گل بلبل شیدا مشعوف
💡 وقتى همه مشعوف از يافتن مرجان با او گرم صحبت بودند، مردى به آنها نزديك شد وگفت: دختر شماست ؟
💡 بتان فرزند و جامی نیست جز یعقوب غمدیده که مشعوف جمال یوسف است از جمله فرزندان
💡 برخاستيم و بر آن خرها سوار شديم. چون نزديك قريه رسيديم پيش از ماداخل بلد شد و اهل ما را خبر كرد و ايشان به غايت خرسند و مشعوف شدند و او را اكرامكردند و بر او خلعت پوشانيدند.
💡 امّا شگفتى خود را نشان داده و در حالى كه از پاسخ امام هادى مشعوف بود فرمود:((ابوالحسن به من شباهت دارد و مانند من است )).
💡 خطیر خاطر من، تا ترا بقا باشد نبود خواهد الا بمدح تو مشعوف
