ماکزیمیلین اول

لغت نامه دهخدا

ماکزیمیلین اول. [ لی َ ن ِ اَوْ وَ ] ( اِخ ) آرشیدوک اتریش ( 1459-1519م. ) و امپراتور آلمان ( 1493-1519 ). وی با لویی یازدهم جنگ کرد و مغلوب گردید و بموجب عهدنامه اراس به سال 1482 پیکاردی و بورگونی به لویی واگذارگردید. او با «ماری دوبوگورنی » وارث شارل لوته مه رر ازدواج کرد. ( از لاروس ).
ماکزیمیلین اول. [ لی َ ن ِ اَوْ وَ ] ( اِخ ) وی در مونیخ متولد شد. ( 1573-1651م. ) نخست دوک بود و سپس صاحب رأی سرزمین باویر در انتخاب امپراتور آلمان گردید ( 1597 ) و تا پایان عمراین عنوان را حفظ کرد. او در جنگ سی ساله متحد فردیناند اتریش بود. ( از لاروس ).
ماکزیمیلین اول. [ لی َ ن ِ اَوْ وَ ]( اِخ ) ژوزف. ( 1756-1825م. ) او از سال 1806 تا 1825 پادشاه باویر بود و در سال 1813 ناپلئون را وادار به تسلیم کرد. ( از لاروس ).

فرهنگ فارسی

امپراتور ژرمنی ( و. ۱۵۱۹ - ۱۴۵۹ م. ) ( حک. ۱۵۱۹ - ۱۴۹۳ ). وی در جنگ [ گینگات ] تسلیم لوئی یازدهم شد و بنابر قرار داد [ آرس ] سرزمینهای [ پیکاردی ] و [ بورگونی ] را به او واگذار کرد.

جمله سازی با ماکزیمیلین اول

ز اول امروزم او می‌بپراند چو باز تا که چه گیرد به من بر کی گمارد مرا
پدر کز اول تأیید و فرّ یزدانی بچشم خویش بدید اندر آن نبرده پسر
بودم اول به کجا میروم آخر به کجا ماحصل از من گمنام چه خواهدبودن
شهی بر خلق آخر تا به اول شهان را پیش پیش آرند مشعل
چون نیامد جام اول در خورم شاه استادست آخر بر سرم
تیغ بیرحمی بکش اول زبانم را ببر پس بیازار و پس از حرمان بسیارم بکش
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی فال درخت فال درخت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال چای فال چای