ماه کشند
جمله سازی با ماه کشند
پیشم چو ماه قعدهٔ شبرنگ از آن، کشند تا خوانم آفتاب جنیبت بر سخاش
چگونه پای به دامن کشند حق طلبان؟ که نقش پای درین رهگذار در گردست
آید بر کشتگان هزار نظاره پره کشند و بایستند کناره
بکنج خاطر من پا کشند در دامن گر از جهان، غم و اندوه گوشه گیر شوند
وانگاه برای خشتِ گور دگران در کالبدی کشند خاک من و تو
بفرمود لشکر به هامون کشند همه لشکر ماد در خون کشند
گر کشند از سر گیسوی عتابش تمثال نیش آزار بر انگشت زند مار قلم
از شرف نام تو کشند چو سرمه خاک کف پای تو به چشم سر اندر
هرچه بینند جمال تو در آن میبینند صورت و معنی هر چیز بسوی تو کشند
انتظار مقدمت را می کشند گر نشد زین بیشتر فتح دکن