لغت نامه دهخدا
( قدمگاه آدم ) قدمگاه آدم. [ ق َدَ هَِ دَ ] ( اِخ ) در سراندیب که اول قدم حضرت آدم علیه السلام بر روی زمین در آنجا رسیده کوهی است در جزیره و به برکت آن قدم کان یاقوت در آنجا پیدا شده.
( قدمگاه آدم ) قدمگاه آدم. [ ق َدَ هَِ دَ ] ( اِخ ) در سراندیب که اول قدم حضرت آدم علیه السلام بر روی زمین در آنجا رسیده کوهی است در جزیره و به برکت آن قدم کان یاقوت در آنجا پیدا شده.
( قدمگاه آدم ) در سراندیب که اول قدم حضرت آدم علیه السلام بر روی زمین در آنجا رسیده کوهی است در جزیره و ببرکت آن قدم کان یاقوت در آنجا پیدا شده.
💡 حسنآباد قدمگاه، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان ارسنجان در استان فارس ایران است.
💡 در قدمگاه محبت پا منه بردار دست یا اگر پا می گذاری ترک سر باید نمود
💡 شهر ابرکوه که بر سر راه یزد قرار دارد، منطقه عبور علی بن موسی الرضا بود که در انجا قدمگاهی به وی منسوب است.
💡 و کسی که به حقیقت شنود و قدمگاه محبت دارد حاصل وی از سماع توحید و معرفت باشد.
💡 قدمگاه قدحنوشان سرمست است، ازان دایم چراغ لاله در شبها به پای تاک میسوزد
💡 و کسی را که به ارادت شنود و قدمگاه محبت دارد حاصل وی از سماع توحید و معرفت باشد.