قادر علی الاطلاق

لغت نامه دهخدا

قادر علی الاطلاق. [ دِ رِ ع َ لَل ْ اِ ] ( ص مرکب ) صاحب قدرت بر هر کاری. ( آنندراج ) ( غیاث ). توانا بر هر چیز و این وصف غالباً در مورد باریتعالی عز اسمه بکار رود: خداوند قادر علی الاطلاق.

فرهنگ فارسی

صاحب قدرت بر هر کاری توانا بر هر چیز

جمله سازی با قادر علی الاطلاق

علماى اسلام اتفاق نظر دارند كه منصب قضا از سوى خداوند كه حاكم على الاطلاق است،ابتداءً به پيغمبر و امامان واگذار گرديده و سپس با اذن ايشان ديگران نيز مى توانندبدان بپردازند.
(تـنـزيـل مـن حـكـيـم حـمـيـد) - ايـن جـمـله بـه مـنـزلهتـعـليـل اسـت بـراى عـزيـز بـودن قـرآن، و بـيـان مـى كـنـد كـه چـگـونـهباطل از هيچ جهتى به قرآن راه ندارد، مى فرمايد: و چگونه چنين نباشد با اينكه از ناحيهحـكـيـمـى مـحـكـم كـار نـازل شـده حـكـيـمـى كـه سـسـتـى درعمل او راه ندارد، حكيمى كه ستوده على الاطلاق است.
و از اينجاست كه شيخ محيى الدين قدس سره مى فرمايد: كه در روز محشر كه حق على ماهو عليه تجلى كند بر ناقص محجوب خواه مقيد به تنزيه و خواه مقيد به تشبيه منكرشود او را مگر در صورتى كه معتقد او است درباره حضرت بيچونكامل على الاطلاق.
و از آنجا كه (حمد) به معنى ستايش بر كار نيكى است كه به اختيار از كسى سر مىزند و هر نيكى در جهان مى بينيم از سوى پروردگار است پس همه ستايشها از آن او است،حتى اگر ما زيبائى گل را مى ستائيم و جاذبه عشقهاى ملكوتى را توصيف مى كنيم وعظمت كار يك ايثارگر جانباز را ارج مى نهيم باز در حقيقت او را مى ستائيم كه اين زيبائىو آن جاذبه و عظمت نيز از او است، پس او (حميد على الاطلاق ) است.
او عبداللّه فرزند عمر دومين خليفه اسلام بود، عبداللّه شخصيّتى متنفذ و با موقعيّت بهحساب مى آمد، پدرش زمامدار مردم و حاكم على الاطلاق جامعه هاى اسلامى بود. عمربنالخطاب در حين حكومت و خلافت به دست شخصى كه تاريخ از او با نام ابولؤ لؤ ياد مى كند كشته شد.