عزلت گزیدن

کلمه‌ی «عزلت گزیدن» در فارسی به معنای کناره‌گیری از مردم و جامعه و انتخاب تنهایی و خلوت است. این واژه از ریشه «عزل» به معنای جدا کردن و دور شدن گرفته شده است و «گزیدن» به معنای انتخاب کردن است. بنابراین، عزلت گزیدن یعنی کسی عمداً و با آگاهی، تنهایی و دوری را برمی‌گزیند. این عمل می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد؛ گاهی برای آرامش و تفکر، گاهی برای عبادت و خودسازی، و گاهی برای دوری از هرج‌ومرج، درگیری‌ها یا آلودگی‌های اجتماعی. در سنت‌های عرفانی، عارفان و سالکان راه خدا عزلت را مرحله‌ای برای پاکسازی درون و تمرکز قلب بر خدا می‌دانسته‌اند. اما عزلت گزیدن همیشه معنای مثبت ندارد؛ اگر طولانی شود ممکن است منجر به انزوا، دوری از جامعه و کاهش پیوندهای انسانی گردد. در ادبیات فارسی این واژه بسیار به‌کار رفته و مفاهیمی چون سکوت، تفکر، خلوت‌نشینی و آرامش را به همراه دارد. از نظر معنایی با واژه‌هایی مانند «گوشه‌نشینی»، «خلوت‌گزینی»، و «انزوا» هم‌معنی است.

لغت نامه دهخدا

عزلت گزیدن. [ ع ُ ل َ گ ُ دَ ] ( مص مرکب ) گوشه نشینی اختیار کردن. ترک مراوده با مردمان نمودن و به عبادت پروردگار مشغول شدن. ( ناظم الاطباء ):
چون شترمرغی ما سیمرغ دید
لاجرم ازننگ ما عزلت گزید.عطار.بقیه عمر در گوشه ای نشینم و عزلت گزینم. ( گلستان ).
به کنج غاری عزلت گزینم از همه خلق
گر آن لطیف جهان یار غار ما باشد.سعدی.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) گوشه رفتن ترک مراوده با مردمان.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
دارک
دارک
شهرت
شهرت
خویش
خویش
فال امروز
فال امروز