شهاب مخبر

لغت نامه دهخدا

شهاب مخبر. [ ش ِ م َ ب َ ] ( ص مرکب ) که مخبری آتشین داشته باشد. آتشین خوی. تندخوی: روزی صیادان، پیلی وحشی گرفتند... بادحرکت، آتش سرعت، کوه پیکر، سحاب منظر، شهاب مخبر... ( سندبادنامه ص 56 ).

فرهنگ فارسی

که مخبری داشته باشد آتشین خوی تند خوی.

جمله سازی با شهاب مخبر

مصرع صائب جگرسوزست چون تیر شهاب این خدنگ گرمرو، گویا ز شست آتش است
ز سهم تیر تو خصمت دو تا شود چو کمان شهاب وار چنان کو برون جهد ز کمین
سر تیغ تو زمرد شد و اعدا افعی نوک تیر تو شهاب آمد و خصم اهریمن
نالهٔ عشاق و آه بوالهوس با هم مسنج فرقها دارد شکوه برق تا مد شهاب
شهاب نیست که می‌ریزد آسمان هرشب ز نقد خویش برین بارگاه بهر نثار