شش پنج یار
فرهنگ فارسی
جمله سازی با شش پنج یار
تو اصل کلّی و اینجا فتادی ز چار ارکان و پنج حس در نهادی
پنج حس ظاهر و پنج اندرون ده صفاند اندر قیام الصافون
وز مشرفان دهاند بهگرد سرایشان زان پنج اندرون و از آن پنج بردرند
ز ششصد فزون بود پنجاه و پنج که پُر دُر شد این نامبردار گنج
بلبل که عاشق آمد بر سنگ و گل بنالد بر پنج روز حسنت ای گل تو چند نازی