زیر سبیلی

فرهنگ معین

(س ) (ق مر. ) (عا. ) نادیده، به روی خود نیاوردن.

فرهنگ فارسی

نادیده روی خود نیاوردن: زیر سبیلی رد شد.

جمله سازی با زیر سبیلی

دارکوب سبز راه‌راه ظاهری شبیه به دارکوب سبز داشته اما جثه‌اش کمی بزرگتر است. پرهای پشتی پرنده سبز و در ناحیهٔ دم‌گاه زردرنگ می‌باشد و راه‌راه‌های سفید و قهوه‌ای روی دم آن دیده می‌شود. پرندهٔ نر دارای تاجی قرمزرنگ است اما پرندهٔ ماده تاجی سیاه‌رنگ دارد. منقار پرنده بزرگ و کم‌رنگ است و سبیلی سیاه و سفید دارد.
اما داده‌های زمین‌شناسی می‌گوید که این فرهنگ در بازهٔ زمانی ۱۵۰۰۰ تا ۱۰۵۰۰ پیش از میلاد روی داده‌است بررسی بر روی داده‌های زمین‌شناسی تکرار شد و نهایتاً به ۱۳۰۰۰ پیش از میلاد رسید. بعدها باستان شناسان به این نتیجه رسیدند که سبیلیان در دوره ای بوده‌اند که صنعت‌هایی به نام سیلسیلیان و سِبِکیان از مصر بالایی (علیا) حضور داشته‌اند بنابراین تاریخ آنها به ۱۲۰۰۰ سال پیش از میلاد بازمی‌گردد.
چون جوی که از هر طرفش روی به دریاست بیگانهٔ کویت نبود هیچ سبیلی
در همان دوره، دالی سبیلی منحصربه‌فرد با تاسی از نقاش اسپانیایی سده ۱۷ «دیه‌گو ولاسکز» گذاشت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال اوراکل فال اوراکل فال چوب فال چوب