لغت نامه دهخدا
خواب موحش. [ خوا / خا ب ِ ح ِ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) خواب ترس آور. خواب دهشتناک. خواب وحشت افزای. رویای مخوف. ( یادداشت مؤ لف ).
خواب موحش. [ خوا / خا ب ِ ح ِ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) خواب ترس آور. خواب دهشتناک. خواب وحشت افزای. رویای مخوف. ( یادداشت مؤ لف ).
خواب برس آور خواب دهشتناک
💡 نبودم راضی از این خواب فایز که تا محشر شوم ولله بیدار
💡 سرگذشت زندگی و مرگ از صائب مپرس مدتی در خواب غفلت بود تا افسانه شد
💡 خیال مردن در خواب هم نمی بینی اگر چه صبح قیامت ز عارضت بدمید
💡 حس چو بیدار بود خواب نبیند هرگز از جهان تا نرود دل به جهانی نرسد
💡 چه سود آخر صفایی جز زیانت از این خورد شب و خواب سحرگاه