خلف بزازمکی

لغت نامه دهخدا

خلف بزازمکی. [ خ َ ل َ ف ِ ب َزْ زا زِ م َک ْ کی ] ( اِخ ) از قراء است و او راست کتاب حرف القرآن. ( از ابن الندیم ).

فرهنگ فارسی

از قرائ است و اوراست کتاب حرف القر آن

جمله سازی با خلف بزازمکی

💡 عید بگذشت و عروسی شد و سور آمده گیر زانکه کابین شود آن را خلفی مقدورست

💡 اسپیراکل‌ها بسیار درشت هستند و در قسمت خلفی و پایین چشم‌ها قرار دارند.

💡 ما نمی‌توانیم سیستم هدایت خلفی را از طریق درمان ترمیمی دندان تحت تأثیر قرار دهیم.

💡 خلف وعده و دروغگويى از علل نفاق و نشانه هاى آن است. و بعضى از نفاق ها بعدازايمان عارض مى شود

💡 دانا بر من کیست جز آنها که در امت خیرالبشراند و خلف اهل عبااند؟

💡 آن کس که چو مسعود خلف دارد و وارث زیبد که مرا و را به دو گیتی نبود غم

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
چیپ یعنی چه؟
چیپ یعنی چه؟
تخصیص یعنی چه؟
تخصیص یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز