خط اتش خوان

لغت نامه دهخدا

( خط آتش خوان ) خط آتش خوان. [ خ َطْ طِ ت َ / ت ِ خوا / خا ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب )خان آرزو می فرماید: خطی بود که هنگامه گیران بر قطعات کاغذ سپید به آب پیاز نوشته، نگهدارند. چون سائلی برای حاجتی سؤال کند، قطعه ای از آن برآورده نزدیک برآتش برند حروف از آن نمایان شود و بر طبق آن حکم کنند و آن کاغذ را در آب اندازند و واقعی اینست که فقیر این لفظ را در هیچ شعر استادی ندیده، از بعضی معتمدان شنیده در شعر خود آورده و آن اینست:
بر زبان حال دارد شمع خاموش این سخن
سرنوشت کشتگانت خط آتش خوان بود.( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( خط آتش خوان ) خان آرزو می فرماید خطی بود که هنگامه گیران بر قطعات کاغذ سپید به آب پیاز نوشته نگهدارند چون سائلی برای جاجتی سوال کند قطعه ای از آن بر آورده نزدیک بر آتش برند حروف از آن نمایان شود و بر طبق آن حکم کنند و آن کاغذ را در آب اندازند و واقعی اینست که فقیر این لفظ را در هیچ شعر استادی ندیده از بعضی معتمدان شنیده.

جمله سازی با خط اتش خوان

جز مغز سر بره بر آن خوان نشود صرف هرچند شکم سیر شود انسی و جان را
با نان خلق، نانخورش منت است و بس از خوان لطف روی بی منتم بده
بی اندازه زآن کاسه و خوان و جام بسازید وزین کرد و زرین ستام
میزبانی که ز جان سیر کند مهمان را چه ضرورست که آراسته سازد خوان را؟
از خوان قضا قسمت ابنای جهان را بی همت دارای جهان هیچ ندادند
به همین مژده ز خوان کرمت خوشنودم که غم عشق تو شد روز ازل قسمت من
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
تحریک یعنی چه؟
تحریک یعنی چه؟
فوت جاب یعنی چه؟
فوت جاب یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز