خرمن رویه

لغت نامه دهخدا

خرمن رویه. [ خ َ / خ ِ م َ ی َ / ی ِ ] ( اِ مرکب ) چنبری که در جای خرمن روید. پس از آنکه غلات و تخمهایی بر اثر خرمن کردن از خرمن گیاه برمیدارند آنچه را در زمین ماند و بعداً سبز شود خرمن رویه می نامند.

فرهنگ فارسی

چنبری که در جای خرمن روید پس از آنکه غلات و تخمهایی بر اثر خرمن کردن از خرمن گیاه بر میدارند آنچه در زمین ماند و بعدا سبز شود خرمن رویه می نامند.

جمله سازی با خرمن رویه

می دود بس که پی خرمن مردم چشمت پوست وقت است بر اندام تو غربال شود
کاین سینه و پستان چو دو خرمن لاله گشتست ز سرما چو یکی شاخ چناری
ز دانه خرمن اهل غرور مایه ندارد رود بغارت اگر برخورد بکاهربائی
از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است می‌توان به مادام بوواری، گلگتا، سگ زرد، خرمن اشاره کرد.
پسران كه آه و ناله پدر، آتش در خرمن وجودشان افكنده بود گفتند: پدر جان، تو آنقدراز يوسف ياد ميكنى كه آخر الامر خودت را بيمار و ناتوان يا نابود خواهى كرد.
يكى ديگر از افرادى كه در قم از خرمن علم آيت حق، شاه آبادى خوشه ها چيد آية اللهالعظمى سيد شهاب الدين مرعشى نجفى است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
آغاز یعنی چه؟
آغاز یعنی چه؟
هنگام یعنی چه؟
هنگام یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز