خباشات العیش

لغت نامه دهخدا

خباشات العیش. [ خ ُ تُل ْ ع َ ] ( ع اِ مرکب ) آنچه بگیر آورده باشند از طعام و مانند آن. ( از منتهی الارب ) ( از متن اللغة ) ( از تاج العروس ) ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

آنچه بگیر آورده باشند از طعام و مانند آن.

جمله سازی با خباشات العیش

الیوم من العیش لقاء و شفا الیوم من السکر رکوع و سجود
العیش که بی زحمت مریخ و زحل مهمان عطاردست خورشید امشب
یا مغنی قم فان العمر ضاع لا یطیب العیش الا بالسماع
بعد هذا علیکم التفتیش اطلبوا العیش واترکوا التشویش
فلا و اللّه ما فی العیش خیر و لا الدنیا اذا ذهب الحیا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال زندگی فال زندگی فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال ای چینگ فال ای چینگ