خامالاون سفید

لغت نامه دهخدا

خامالاون سفید. [ وُ ن ِ س ِ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) رجوع به خامالاون لوقس و خامالاون شود.

جمله سازی با خامالاون سفید

گرچه می‌گویند باران نیست در ابر سفید از طراوت می چکد از پرتو مهتاب، آب
جوی سفید، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان بوانات در استان فارس ایران است.
سنگ سفید، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سبزوار استان خراسان رضوی ایران.
خلق در موت و حیات از صوف و اطلس تاکفن هرچه پوشد زین سیاهی و سفیدی ماتمی‌ست
کار ما افتاد با سبزان هندستان سلیم کیسهٔ دل را تهی کردیم از سرخ و سفید
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
لسان الغیب
لسان الغیب
حوصله
حوصله
ساقی
ساقی
جنگ اول، به از صلح آخر
جنگ اول، به از صلح آخر